پنچ ماهگی فندوق
فلفل ریزه من داره اقامیشه دیگه مامانی نمیتونه بهش بگه فندوق البته جیگرترشده الان بادیدن سفره بال بال میزنی جیغ میکشی یه وقتای مامانی دلش میسوزه بستنی سیب یاماست میزاره تودهنت تامزمزه کنی وای اینقدرموزدوست داری که نگو یه وقتای گوچولومیزنم به لبت تامزه کنی زبونتوتاجای که بتونی میاری بیرون اینقدرنازمیخوری که مامان هی بادیدنت لبشوگازمیگیره این روزاهمش دوست داری باهات بازی کنیم کلی حال میکنی وقتی تحویلت میگیریم خوب الان دیگه مدت زمان بیشتری دوست داری توروروگ بمونی خیلیم خوب باروروگ دنده عقبی میری تازه یه وقتای هم پای تلویزیون میزارمت عموپورنگ میبینی اینقدرنازمیخوابی که اصلا مشخص نیست کج پلهوبه پشت یادمر مدلش مختص خودتت مامانی وقتی توخواب ا...
نویسنده :
مامانی
11:20